در عصر کنوني نوآوري به عنوان ضرورتي جهت رشد و توسعه ي اقتصادي پايدار، ارتقاء سطح زندگي و رفاه افراد مورد توجه صاحب نظران اقتصادي قرار گرفته است. از سويي ديگر گسترش نوآوري در هر كشوري مستلزم تشكيل سرمايه براي تامين منابع مالي موردنياز است. اما كشورها بويژه کشورهاي درحال چکیده کامل
در عصر کنوني نوآوري به عنوان ضرورتي جهت رشد و توسعه ي اقتصادي پايدار، ارتقاء سطح زندگي و رفاه افراد مورد توجه صاحب نظران اقتصادي قرار گرفته است. از سويي ديگر گسترش نوآوري در هر كشوري مستلزم تشكيل سرمايه براي تامين منابع مالي موردنياز است. اما كشورها بويژه کشورهاي درحال توسعه مي توانند از طريق جريان سرمايه گذاري مستقيم خارجي اقدام به جذب منابع مالي، انتقال فناوري و ايجاد بستر مناسب براي گسترش نوآوري نمايند. لذا با توجه به اهميت كليدي نوآوري و سرمايه گذاري مستقيم خارجي در افزايش قدرت رقابت پذيري، مطالعه حاضر به بررسي رابطه جريان سرمايه گذاري مستقيم خارجي با نوآوري در اقتصاد ايران در مقايسه با کشورهاي سند چشم انداز طي دوره زماني 2008- 1995 مي پردازد. نتايج مطالعات تجربي بيانگر وجود رابطه دو طرفه ميان سرمايه گذاري مستقيم خارجي و نوآوري در اکثر کشورهاي سند چشم انداز مي باشد. تركيه، ايران و عربستان در بين کشورهاي سند چشم انداز در جذب سرمايه گذاري مستقيم خارجي و توسعه مولفه هاي نوآوري موفق تر عمل کرده اند، درحاليکه كشورهاي يمن و تاجيكستان از نظر جذب سرمايه گذاري مستقيم خارجي و مولفه هاي نوآوري ضعيف ترين عملكرد را داشته اند. هم چنين بر اساس نتايج بدست آمده وضعيت کشورهاي سند چشم انداز در مقايسه با كل جهان در شاخص هاي نوآوري و سرمايه گذاري مستقيم مطلوب نمي باشد. که اين امر ممکن است ناشي از مشکلات آنان در خصوص ظرفيت جذب، ناهماهنگي مابين سياستهاي کلان اقتصادي با سياستهاي آموزش و پژوهشي و... دانست
پرونده مقاله
نظریهپردازان ظهور عصر جدید اقتصادی را پیشبینی کردهاند که در آن، دانش منبع اصلی ثروت و تولید اقتصادی بهشمار میآید. بهبیان دیگر، اقتصاد در عصر جدید از اقتصاد منبع بنیاد فاصله گرفته و به اقتصاد دانشبنیان نزدیک شده است. اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که براساس تولید، چکیده کامل
نظریهپردازان ظهور عصر جدید اقتصادی را پیشبینی کردهاند که در آن، دانش منبع اصلی ثروت و تولید اقتصادی بهشمار میآید. بهبیان دیگر، اقتصاد در عصر جدید از اقتصاد منبع بنیاد فاصله گرفته و به اقتصاد دانشبنیان نزدیک شده است. اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که براساس تولید، توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات شکل گرفته و سرمایهگذاری در دانش و صنایع دانشپایه مورد توجه خاص قرار میگیرند. بهدلیل جایگاه اقتصاد دانشبنیان، تأکیدات مقام معظم رهبری و توجه ویژه سیاستگذاران به تحقق آن در اسناد بالادستی، مقاله حاضر به مرور ادبیات اقتصاد دانشبنیان پرداخته است. مقاله که به روش تحلیلی و توصیفی مبتنی بر اسناد تهیه شده است، به مباحثی مانند اقتصاد دانشبنیان در سیر اندیشههای اقتصادی، پیدایش نظریه اقتصاد دانشبنیان، تعاریف، ویژگیها، مزایا، ارکان، شاخصهای اندازهگیری، سیاستها و وضعیت اقتصاد دانشبنیان در ایران براساس شاخص بانک جهانی پرداخته و در پایان، جمعبندی ارائه شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد تحقق اقتصاد دانشبنیان نیازمند نیروی کار آموزشدیده و متخصص، سیاستهای حمایتی دولت، اصلاح فرهنگ جامعه، سیستم کارای نوآوری و ابداعات، بومیکردن دانش، فناوری اطلاعات و ارتباطات، رژیم نهادی و محرک اقتصادی، حمایت از حقوق مالکیت معنوی و ... میباشد. همچنین گزارش بانک جهانی در سال 2005 نشان میدهد، یک عدم توازن بسیار بالا بین متغیرهای شاخص بانک جهانی وجود دارد. با تلاش دولت این عدم توازن در سال 2007 کمی کاهشیافته و طبق آخرین گزارش بانک جهانی در سال 2012، ایران با میانگین 91/3 از بین 146 کشور جایگاه 94 را از لحاظ اقتصاد دانشبنیان کسب کرده است.
پرونده مقاله